تئوری رنگ ها و کاربرد آن در عکاسی لنداسکیپ – قسمت دوم
در تئوری رنگ ها و کاربرد آن در عکاسی لنداسکیپ – قسمت دوم مطالب تکمیلی تر از جمله مفهوم طبیعت و چگونگی کارکرد تئوری رنگ ها در عکاسی چشم انداز یا منظره را ارائه خواهم کرد.
لطفا تا انتهای مطلب با من باشید.
همچنین برای مطالعه تئوری رنگ ها و کاربرد آن در عکاسی لنداسکیپ – قسمت اول برروی این متن کلیک کنید.
ترکیب های دو رنگی محض!
در مواقعی که در ترکیب فقط از دو رنگ استفاده می شود نکته قابل توجه این است که ترکیب های زیادی از دو رنگ وجود دارند که به خوبی با هم ترکیب می شوند و هارمونی خوبی هم بوجود می آورند ولی الزاما از هیچ رابطه ریاضی ای هم پیروی نمی کند!
به عنوان مثال، ترکیب رنگهای صورتی و آبی یک ترکیب رنگی فوق العاده است، اما آنها مکمل یکدیگر نیستند و یا حتی در چرخ رنگی آنقدر به یکدیگر نزدیک هم نیستند که مشابه یا همسان باشند.
در واقع اگر صحنه شما فقط از دو رنگ تشکیل شده باشد، هیچ راهنمایی برای تعیین اینکه آیا ترکیب آنها واقعا خوب جواب می دهد، وجود ندارد.
بهترین ابزار در این مورد فقط چشم شماست.
تئوری رنگ ها و کاربرد آن در عکاسی لنداسکیپ – قسمت دوم ( مفهوم طبیعت )
توجه داشته باشید که :
در این مرحله باید اظهار داشت که انطباق دقیق یا ایجاد هماهنگی رنگ در عکاسی منظره کاملا ضروری نیست.
پیدا کردن هماهنگی کامل رنگ در طبیعت به ندرت آسان و یا حتی امکان پذیر است.
طبیعت هرج و مرج است و رنگی که در آن پیدا می کنیم، به ما ارائه می شود، ما آن را ایجاد نمی کنیم! در موارد نادر ممکن است ترکیبی کاملا متعادل از رنگ در طبیعت پیدا کنیم که متناسب با هماهنگی رنگ ذکر شده در بالا باشد.
گاهی وقت ها ما می توانیم میزان هماهنگی و هارمونی رنگها را در کادر و صحنه ای که می خواهیم از آن عکس بگیریم مشخص کنیم. با تصمیم اینکه آیا در ترکیب بندی عکس منظره مان، آسمانی رنگارنگ داشته باشیم یا آسمانی ساده و آبی با ابرهای سفید؟!
یا این که گلها یا سوژه های طبیعی رنگی خاصی در کادرم باشند یا خیر؟
خب، چه کار باید بکنیم؟
این مساله با برنامه ریزی و کسب اطلاعات هواشناسی، بررسی جهت حرکت بادها و ابرها، همچنین منتظر ماندن برای بوجود آمدن شرایط لازم، و یا تغییر لنز ، فاصله یا زاویه ها در خیلی وقتها امکان پذیر است.
بعضی وقتها هم بدلیل نداشتن زمان و امکانات کافی یا شرایط نامساعد جوی خیر!
البته این را هم باید بدانیم که در بیشتر مواقع در مراحل ویرایش این امکانات در اختیار ما است تا بتوانیم رنگهایی که بخوبی با هم ترکیب می شوند را برجسته تر کنیم و توجه بیننده را نسبت به سایر رنگها که تعادل و هارمونی را برهم می زنند، کم کنیم.
با این که ، پایبندی شدید به هماهنگی ترکیب رنگ در صحنه های چشم انداز به طور کامل ضروری نیست، اما مطمئنا به درک بهتر تئوری رنگ ها ، جلوگیری از حواس پرتی های رنگی برای پالت رنگ عکس و یا اصلاح رنگ ها به منظور ایجاد پالت رنگ هماهنگ تر تصویر کمک می کند.
توجه داشته باشید که در ژانر و سبک عکاسی طبیعت، هنگام اصلاح و تغییر رنگها در مرحله ویرایش، حفظ اصالت رنگهای طبیعی و باورپذیر خیلی مهم است – “مفهوم طبیعت ” – این جزئیات بعدا مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
مدیریت روشنایی ( Brightness ) و اشباع ( Saturation) رنگ :
یک رنگ تنها می تواند به دو روش مختلف متفاوت باشد: روشنایی ( Brightness ) و اشباع ( Saturation).
مقادیر مختلف روشنایی و اشباع، نسخه ای از یک رنگ که بین سیاه و سفید وجود دارد را ایجاد می کند.
با نگاهی به نسخه سه بعدی چرخ رنگ که در زیر نشان داده شده است، ما می بینیم که مقطع بالایی نشان دهنده تغییرات در اشباع است، بطوری که وسط دایره به طور کامل سفید است و در آن هیچ اشباع رنگی وجود ندارد. در هر نقطه ای از بالای صفحه اگر شروع به حذف روشنایی کنید، حرکت بر روی محور Y به سمت پایین، رنگ تیره تر می شود و در نهایت سیاه می شود.
تئوری رنگ ها و کاربرد آن در عکاسی لنداسکیپ – قسمت دوم
تاثیر روشنایی و اشباع در رنگ!
تصویر زیر یک مجموعه رنگ معمولی را در فتوشاپ نشان می دهد که یک نمونه رنگ از چرخ رنگ سه بعدی برای هر رنگ خاص را نشان می دهد. حرکت به چپ و راست نشان دهنده تغییر در اشباع است، در حالی که حرکت به بالا و پایین، نشان دهنده تغییر روشنایی است. ترکیبی از این تغییرات در یک رنگ ، چیزی است که یک ترکیب تک رنگ یا مونوکروم را ایجاد می کند – طیف های مختلف یک رنگ را تولید می کند – ، همانطور که قبلا شرح داده شده است.
با توجه به وجود و اهمیت رنگ در عکاسی منظره ، به ویژه در هنگام ویرایش ، خیلی مهم است بدانید کجا می توانید کنترل کنید که یک رنگ چگونه نمایش داده شود.
رنگ با روشنایی کامل در سطوح مختلف اشباع ، حس با روح بودن و رنگ و نور را القا می کند، در حالی که با کاهش اشباع و روشنایی رنگی تاریک و در نهایت با کاهش بیشتر اشباع حس “چرک تاب” یا کدری و “غبار آلودگی” بوجود می آید.
در شکل بالا این حالت را در قسمت چپ و پایین پنجره رنگ فتوشاپ برای رنگ پرتقالی می بینید.
هر رنگ مکانی دارد و قابلیت تشخیص و رمزگشایی اینکه یک رنگ حاص چه میزان روشنایی و درخشندگی یا چه میزان تاریکی و کدری داشته باشد کمی سخت است اما با تمرین زیاد و تقویت دید بصری امکان پذیر می باشد.
میزان معقول روشنایی و اشباع رنگ چقدر باشد؟
افراد کم تجربه و مبتدی در زمینه کار با رنگها ، فکر می کنند که رنگ با روشنایی و اشباع بیشتر، بهترین انتخاب است. اما زمانی که این اتفاق می افتد ، به دلیل وجود تعداد رنگ های زیاد، عکس شلوغ می شود و معمولا هارمونی خوبی بدست نمی آید. در نتیجه بیننده عکس را بعنوان عکسی که پردازش و ویرایش اغراق آمیز دارد علامت گذاری می کند.
من رویکردی ملایم تر و با سلیقه تر را که نتیجه بهتری می دهد، پیدا کردم.
که آن روش محدوده های خاصی از رنگ را معمولا در اطراف هایلایت ها در صحنه هدف قرار می دهد.
به طور کلی هر چیزی که نور مستقیم دریافت می کند ( Brightness بیشتری دارد )، مشخصا روشن تر است و می تواند اشباع ( Saturation) بیشتری را نیز داشته باشد. آب های خروشان رنگی، گیاهان و گلهای رنگی، ابرهای روشن، رنگ های طلایی در اطراف خورشید و … نمونه های خوبی از سوژه های صحنه های لنداسکیپ یا چشم انداز – منظره – هستند که به خوبی روشنایی و اشباع را دریافت می کنند.
شما هر کدام از رنگهای عکس های منظره ای را که بعنوان مثال در این مقاله ( چه قسمت اول و چه همین قسمت ) آمده اند را در نظر بگیرید می بینید که اشباع اغراق آمیز ندارند.
تئوری رنگ ها و کاربرد آن در عکاسی لنداسکیپ – قسمت دوم
فوت کوزه گری کاربرد تئوری رنگ در عکاسی منظره یا عکاسی لنداسکیپ چیست؟
اشباع با روش دقیق و محاسبه شده ای برای رنگ های خاصی بکار برده می شود که به ترکیب بندی و هماهنگی رنگ کمک کرده ، در نهایت باعث نمایش یک تصویر بسیار رنگارنگ و پر طراوت می شود. تکنیکی که اغلب در مورد اشباع استفاده می شود، اشباع زیاد رنگ همه محدوده های کل سوژه های داخل کادر عکس منظره نیست، بلکه اشباع رنگ بصورت موردی، در مناطق خاصی از یک هدف یا سوژه های بخصوصی افزایش داده می شود.
معمولا در محدوده های جزیی ای از سوژه ها که در معرض نور قرار دارند و در جهت مطابق نور.
مثال اول:
به عنوان مثال در عکس منظره زیر ، بعضی از قسمت های ابرها و کوه ها که نور مستقیم طلوع خورشید را دریافت می کنند، به نسبت بقیه محدوده کلی ابرها و کوهها در کل تصویر که یک تن مشابه از روشنایی و اشباع را دریافت می کنند، بیشتر مورد توجه هستند. در نتیجه این باعث می شود تصور شود همه چیز دارای اشباع لازم است ، اما نه بیش از حد.
همچنین عمق و بعد سوژه ها را نیز افزایش می دهد.
تئوری رنگ ها و کاربرد آن در عکاسی لنداسکیپ – قسمت دوم
مثال دوم:
بعنوان مثال دوم در عکس منظره زیر توجه داشته باشید که ناحیه های سبز به طور کلی تیره تر و کمتر اشباع شده اند.
بجز نقاط خاصی که بدلیل تابش و وجود نور می باشد، به جای منفجر کردن همه شاخ و برگ های سبز با روشنایی و اشباع زیاد.
در اینجا هم عمق و بعد بیشتر شده و همچنین از پخش نور در صحنه به طور کلی استفاده گردیده.
میزان مناسب اشباع و روشنایی چقدر باشد؟
هنگام انجام تغییرات روشنایی و اشباع رنگها همیشه به نمودار هیستوگرام نگاه کنید تا مطمئن شوید که یک کانال رنگی خاص را خراب نکنید! ( بیش از حد اوور اکسپوز نشود – در نمودار هیستوگرام از سمت راست نمودار خارج نشود – و همچنین بیش از حد آندر اکسپوز نشود – در نمودار هیستوگرام از سمت چپ نمودار خارج نشود). من گاهی اوقات اجازه می دهم تا در محدوه های کوچک و مشخصی از یک رنگ کمی اغراق شود، اما اغراق در محدوده های زیاد و بزرگی از یک رنگ اصلا ایده خوبی نیست.
افزایش اشباع و روشنایی موضعی معقول در عکس لنداسکیپ چه بازخوردی دارد؟
هنگامی که با تئوری رنگ ها ، هارمونی رنگ و روشنایی و اشباع رنگ در صحنه عکس منظره خود کار می کنید، می خواهید توجه بیشتری به رنگ غالب داشته باشید. این رنگها همان رنگهای اصلی تشکیل دهنده هارمونی و هماهنگی رنگها خواهند بود و معمولا رنگ سوژه های اصلی در عکس هستند. افزایش روشنایی و اشباع موضعی سوژه ها / رنگ ها در جاهایی که شما می خواهید در عکس منظره، نگاه بیننده را بسمت خود جلب کنند ، خیلی خوب جواب می دهد.
مثال سوم:
به عنوان مثال، در عکس زیر رنگ گیاه کاکتوس کولا و گلهای زرد باعث ایجاد ترکیب رنگ مشابه یا همسان – رنگ زرد تا رنگ نارنجی قرمز – شده اند. در این عکس علف های سبز و کمی آسمان آبی رنگ نیز وجود دارند. اما این رنگ ها که جزو ترکیب رنگ مشابه یا همسان نیستند، از عمد تاریک تر و کمتر اشباع شده اند. اشباع و روشنایی واقعی کاملا به دقت و با احتیاط در ناحیه هایی که نور بیشتری دریافت می کنند بکار برده می شوند و برای ایجاد عمق و بعد این عناصر جزئی استفاده می گردند.
تئوری رنگ ها و کاربرد آن در عکاسی لنداسکیپ – قسمت دوم
نکاتی برای تصحیح هر یک از رنگها در طیف آن در عکاسی منظره:
رنگ زرد،
این رنگ معمولا در طبیعت بسیار پر جنب و جوش است و معمولا به شکل نور وجود دارد.
مانند قسمت های روشن تر آسمان در اطراف خورشید، و یا در جایی که نور مستقیم به اشیاء می تابد، و همچنین در انواع خاصی از گلها. زرد با گرما و آفتاب عجین است. زمانی که این رنگ به همراه نارنجی استفاده شود حس گرما و سرگرمیهای تابستانی را ایجاد میکند. زرد معمولا یک رنگ تاثیرگزار و قوی است که به هرکجا می تابد روشنایی و اشباع آن را نمایان می کند. من معمولا ترجیح می دهم رنگ زرد در آسمان را کمی به پرتقالی تغییر دهم.
رنگ نارنجی،
مشابه رنگ زرد در طبیعت اغلب در آسمان و در گلها وجود دارد.
نارنجی نشانگر گرما است. همچنین معمولا مربوط به عناصر و سوژه های روشن در صحنه است و در نتیجه روشنایی و اشباع بیشتری ایجاد می کند. من معمولا اجازه نمی دهم روشنایی و اشباع رنگهای دامنه نارنجی کاهش پیدا کند و در نتیجه بیش از حد تاریک و بی روح و تبدیل به قهوه ای شوند. این مساله بویژه در رنگ آسمان بسیار مهم است و من به هر قیمتی جلوی آن را می گیرم!
در ضمن این فقط یک رنگ دلپذیر و مطلوب برای دیدن در آسمان نیست!
رنگ قرمز.
این رنگ به نظر می رسد به عنوان اشباع ترین رنگ در سنسورهای دوربین ظاهر می شود و بنابراین براحتی اغراق می شود. باید مراقب این موضوع باشید. وقتی رنگ قرمز در آسمان وجود دارد من معمولا بصورت موردی و انتخابی در بعضی از نقاط اشباع آن را افزایش می دهم ، همانطور که در مثالهای بالا توضیح دادم. وقتی قرمز در گلها کمی اضافه تر اشباع شود خیلی قوی و اغراق شده به نظر می رسد. در افزایش اشباع آن بسیار دقت کنید. همچنین رنگ قرمز زمانی که خارج از محدوده ی کدری رنگ قهوه ای است اگر تیره تر باشد خیلی خوب به نظر می آید.
ارغوانی،
رنگ ارغوانی قویترین و قدرتمندترین طول موج یا فرکانس رنگی از انرژی الکترومغناطیس است.
این رنگ بهترین رنگ برای ایجاد تصور یک عکس رنگی تر است. من معمولا این اغراق را مشاهده می کنم و شخصا می خواهم از آن در تن های ضعیف تر ، تاریکتر و با اشباع کمتر استفاده کنم. این یک روش عالی برای هارمونی بیشتر یک آسمان آبی با ابرها و نور گرم / قرمز است، و همچنین یک رنگ عالی برای استفاده در صحنه های شب و منظره های گرگ و میش است.
ارغوانی یکی از کمیابترین رنگها در طبیعت است و میتوان گفت جلوههای این رنگ به طور طبیعی کم تر از سایر رنگها میباشد. این طول موج فقط چند درجه عقب تر از اشعه ایکس و گاما است. با دانستن این مطلب شاید بتوان توجیه کرد که چرا رنگ ارغوانی تداعی کننده امور ماورالطبیعه و خارقالعاده یا نیروها و انرژیهای کیهانی میباشد.
لئوناردو داوینچی معتقد بود این رنگ میتواند قدرت تفکر انسان را تا ده برابر افزایش دهد.
آبی،
رنگ محبوب اکثر آدمهای دنیاست.
رنگی طبیعی، رنگ آب و آسمان ولی رنگی است که به ندرت در میوهها و سبزیجات و گیاهان دیده میشود.
رنگ آبی بیشترین تناقض و پیچیدگی در معنی را نسبت به سایر رنگها در خود دارد.
آبی یک رنگ حیله گر است که تسلط بر آن مخصوصا در آسمان آبی می تواند سخت باشد.
توجه داشته باشید تا از بعضی تغییرات رنگ آبی در آسمان آبی در عکس منظره ای که می خواهید بگیرید جلوگیری کنید. به عبارت دیگر ، اجازه بدید ترکیبهایی از فیروزه ای – آبی ، ارغوانی – آبی ایجاد شوند مگر اینکه در سمت ارغوانی ، بعضی از نورهای رنگارنگ وجود داشته باشند که بر حضور بیشتر رنگ ارغوانی در آبی تاثیر بگذارند – آسمان را بیش از حد ارغوانی کنند و با رنگ معمول آسمان تفاوت زیادی داشته باشد.
من برای ترکیب رنگ آبی آسمان آبی در هنگام طلوع یا غروب خورشید ( لبه های نور روز! ) بیشتر احتیاط می کنم.
رنگ آبی را در آب با دقت زیاد کنترل کنید.
رنگ آبی زمانی که روشنایی و اشباع آن زیاد باشد می تواند اغراق آمیز به نظر برسد.
اما من متوجه شدم که نیاز دارم در جایی قرار بگیرم که بتوانم آن را مدیریت کنم. افزودن رنگ آبی به آب در صورت عدم وجود رنگهای اضافی دیگر بخوبی عمل می کند اما در سطوح و تن های ضعیف.
فیروزه ای،
رنگی که در طبیعت به طور کلی به جز در آب های یخچال / برفهای در حال ذوب و یا در آب بعضی دریاها در نقاط خاص جهان ظاهر نمی شود. با این تفاسیر این یک رنگ فوق العاده زیباست و من همیشه دوست دارم در هر کجا آن را یافتم در عکس هایم باشد. اما من کاملا احتیاط می کنم که آنرا در آسمان باز استفاده نکنم زیرا این فراتر از شرایط “مفهوم طبیعت” است. (بعدا توضیح داده می شود.) .
سبز،
سبز رنگ جهانی طبیعت است. رنگی که در طبیعت فراوان است.
از گذشتههای دور تا به امروز سبز نماد رشد، تجدید حیات و تولدی دوباره، نشان حاصل خیزی و باروری بوده است.
من می بینم که رنگ های سبز معمولا در هارمونی ها و ترکیبهای رنگی همسان و مشابه مانند صحنه های جنگل یا صحنه های آبشار که سبز را می توان با زرد، چمن و بلوز ترکیب کرد، بهترین هستند. من ترجیح می دهم یک رنگ سبز کمی مایل به آبی ( سبز آبی فام ) در صحنه جنگل داشته باشم و اگر کمی رنگ آبی به آن اضافه کنم بسیار خوب به نظر می رسد. به عنوان متضاد یک رنگ سبز-زرد.
سبز مایل به زرد کمی خسته کننده و کسالت آور به نظر می رسد.
در عوض رنگ سبز زرد را محدود کنید به هایلایت گلها و گیاهان سبز.
چیزی که من خیلی در آن محتاطانه عمل می کنم جلوگیری از وجود رنگ سبز در آسمان است.
این موضوع در آسمان باز در جایی که رنگهای گرم نور خورشید به سمت رنگ آبی تغییر می کنند اتفاق می افتند ( از ترکیب نورهای آبی و زرد ، سبز بوجود می آید ). برای اجتناب از این اتفاق می توانید رنگهای گرم نور خورشید را کمی نارنجی و رنگ آبی آسمان باز را کمی ارغوانی کنید.
تئوری رنگ ها و کاربرد آن در عکاسی لنداسکیپ – قسمت دوم
خب،
تا اینجا با چکیده ای در مورد مبانی رنگ ها ، انواع مختلف ترکیب ها در تئوری رنگ ها بصورت تقریبا کامل و همچنین کاربرد آنها در عکاسی لنداسکیپ آشنا شدیم. اما نیاز است در ادامه، مطلب مهمی با عنوان “The Context of Nature” که در اینجا به فارسی ” مفهوم طبیعت ” ترجمه می کنم را توضیح دهم. لطفا تا پایان مقاله با من همراه باشید.
تئوری رنگ ها و کاربرد آن در عکاسی لنداسکیپ – قسمت اول
“The Context of Nature” – ” مفهوم طبیعت “
هنگامی که یک تصویر ثبت می شود، ما تصمیماتی را در مرحله پردازش برای تغییر رنگ ها در جهت ایجاد تعادل بهتر و رعایت ترکیب و هارمونی رنگ ها داریم. هنگامی که به پردازش رنگ صحنه چشم انداز نزدیک می شوید، چیزی که مهم است به یاد داشته باشید، یک سری شرایط است که من به آن «مفهوم طبیعت» می گویم.
مفهوم طبیعت دو نکته را به ما می گوید:
نکته اول:
اینکه رنگها در طبیعت بعنوان یک واقعیت به ما ارائه می شوند و دارای اصالت هستند.
و به علت ماهیت وجودی خود برای خودشان دارای هارمونی هستند. گروهی از رنگ های موجود در طبیعت زیبا هستند، صرف نظر از میزان طبعیت از قوانین ترکیب و هارمونی تئوری رنگها.
و اغلب پالت های رنگی الهام گرفته از طبیعت در جهان طراحی استفاده می شود.
نکته دوم:
نکته دوم این است که هر تغییری که در یک رنگ عکس طبیعت در مرحله ویرایش انجام می دهیم شروع به حذف واقعیت از صحنه می کند. و در حالی که در حوزه “هنر”، هر یک از این موارد قابل قبول است، “قوانین” ناگفته عکاسی چشم انداز ( لنداسکیپ یا منظره ) می توانند آن عکس را در محافل خاصی از ماهیت عکس ” چشم انداز ” خارج کنند. البته این مساله عمدتا بستگی به نظر بینندگان هم دارد که تا چد حدی ویرایش را تحمل کنند و قابل قبول بدانند.
ما باید این مساله را بیاد داشته باشیم تا در هنگام کار با رنگها در مرحله ویرایش برای ایجاد ترکیبات رنگی هارمونیک تر تعیین کنیم چه موقع این تعییرات بیش از حد است.
گرچه این تا حد زیادی وابسته با ذائقه شخصی افراد است.
برای رعایت ” مفهوم طبیعت ” چه کنیم؟
باز هم می گویم که در محدوده هنر می توانید هر کاری را که می خواهید انجام دهید، اما در رابطه با عکاسی چشم انداز و مفهوم طبیعت، این نوع ویرایش هایی می توانند تاثیر منفی داشته باشند و شما ممکن است از بینندگان تصاویر خود جمله ای مانند “این عکس کمی مضحک به نظر می رسد” را بشنوید!
پیدا کردن تعادل با ایجاد تغییرات در رنگ در حالی که شرایط “مفهوم طبیعت” حفظ شود یک مهارت بسیار پیشرفته و بهبود یافته است که رسیدن به آن طول می کشد. یک مثال خوب در این زمینه تغییر رنگ آبی آسمان به سمت ارغوانی است. بطور کلی مقدار مشخصی از این تغییر آبی به بنفش توسط بینندگان قابل قبول است اما تغییر رنگ کل آسمان به بنفش اشباع شده خیلی از “مفهوم طبیعت” دور است و ممکن است بیننده تعجب کند که چرا رنگ آسمان این قدر بنفش است در صورتیکه همیشه آنرا با رنگ آبی می شناخته و دیده است.
مثال:
یک مثال خوب از ویرایش عکس با رعایت ” زمینه طبیعت ” عکس زیر است.
واقعیت این است که رنگ آسمان آبی بود و آنچه که در پردازش دیدم این بود که رنگ آبی به خوبی با بقیه رنگها هماهنگی رنگی نداشت و به تصویر آسیب زده بود. با مقایسه رنگ ها با قوانین هارمونی رنگی، متوجه شدم که ترکیب رنگی مکمل (در قسمت اول مطالعه بفرمایید) رنگ نارنجی، ارغوانی و سبز به زیبایی کار می کرد و همه چیزی که لازم بود انجام بشه این بود که ، کمی رنگ آبی آسمان را به سمت ارغوانی کمرنگ تغییر دادم و حضور گلهای ارغوانی در صحنه ، آن ترکیب را تقویت کرد.
بر اساس شرایط ” مفهوم طبیعت ” تغییر بیش از این باعث می شد تا بیننده بطرز عجیبی به عکس نگاه کند، اما من با کمی اشباع رنگ ارغوانی ، و نه با تغییر ماهیت اصلی رنگ آبی به ارغوانی ، از آن اجتناب کردم و باعث شدم ” مفهوم طبیعت ” حفظ شود.
نتیجه:
رنگ قدرتمند است. رنگ می تواند باعث درخشش یک عکس و جذب بیننده شود.
رنگ همچنین می تواند یک عکس را نابود کند اگر بدرستی استفاده نشود.
تربیت و تقویت یک چشم و دید خوب برای تشخیص و استفاده صحیح از رنگ ها زمان بر است و نیاز به تمرین فراوان دارد. برای آموختن استفاده صحیح از رنگها در عکاسی لنداسکیپ / منظره / چشم انداز و یا طبیعت لازم است رنگ ها و روشهای ترکیب آنها را بخوبی بشناسیم و با تمرین و دقت بیاموزیم که چطور در هنگام ویرایش از اغراق و عدم رعایت ” مفهوم طبیعت ” دوری کنیم. و همچنین یاد بگیریم که در چه مواردی اغراق قابل قبول است. یکی از روش های خوب در این زمینه تماشا و تحلیل رنگی کارهای عکاس های معتبر و متخصص در این سبک از عکاسی ( عکاسی منظره ) از جمله آقای Ted Gore یا دوستان عکاس خوب و بنام کشورمان نظیر آقایان بردیا سعادت یا پدرام میرصادقی و سایر عکاسان مطرح است.
جمله پایانی:
امیدوارم اطلاعاتی که در این مقاله ترجمه ، جمع آوری و به اشتراک گذاشته ام به شما درک مفیدی از نحوه برخورد با رنگها و استفاده از آنها را ، ارائه کرده باشد. بدون شک در ترجمه و نگارش این مطلب مشکلاتی وجود دارد که خواهشمندم جهت اطلاع رسانی و کمک به بنده برای اصلاح آنها از طریق صفحه تماس برایم پیام بفرستید.
توضیح مهم:
بدنه اصلی این مطلب مربوط به مقاله آقای Ted Gore است که بنده ترجمه کردم.
در نتیجه هر کجا – به جز بخش پایانی نتیجه گیری – از کلمه “من” استفاده شده منظور آقای Ted Gore هستند و سایر مواردی را نیز که لازم می دانستم جهت اطلاعات بیشتر به آن اضافه کنم از منابع زیر اضافه کرده ام.
منابع :
1. مقاله زبان اصلی Ted Gore عکاس لنداسکیپ سال 2015 امریکا با عنوان ” تئوری رنگها و عکاسی لنداسکیپ ”
2. مقاله فارسی آقای امیر ارسلان بهنام با عنوان ” روانشناسی رنگها ”
3. مقاله آقای ارسطو عباسی در وب سایت “راکت”
4. مطالب معرفی رنگها – وب سایت “ویلانج”
5. وب سایت “بدونیم”
بسیار عااالی موفق باشید .
سپاسگزارم.
You could certainly see your expertise in the article
you write. The sector hopes for even more passionate
writers such as you who aren’t afraid to mention how they
believe. At all times follow your heart.
I genuinely enjoy reading on this site, it has got wonderful blog posts. “A short saying oft contains much wisdom.” by Sophocles.